قتل‌‌های لاینحل در طول بیش از چهار دهه در «بزرگراه اشک‌ها»

ترجمه و تلخیص: زهرا آهن‌بر – ایران

قتل‌های بزرگراه اشک‌ها (Highway of Tears) به قتل‌های زنجیره‌ای و مفقودشدن عموماً زنان بومی در ۷۲۰ کیلومتر از مسیر بزرگراه ۱۶ مابین شهرهای پرنس‌ جرج و پرنس روپرت در استان بریتیش کلمبیای کانادا در پیش از چهار دههٔ گذشته مربوط می‌شود.

۱۶ قتل‌ لاینحل در طول بیش از ۴ دهه در «بزرگراه اشک‌ها»
نقشهٔ مسیر بزرگراه ۱۶ حد فاصل پرنس جورج و پرنس روپرت که به «بزرگراه اشک‌ها» معروف است

چندین شهر و ۲۳ جامعهٔ بومیان کانادایی در اطراف این بزرگراه قرار گرفته‌اند. مناطق روستایی این نواحی فقیر و از تسهیلات حمل‌ونقل عمومی محروم‌اند، بنابراین ساکنان این نواحی از خودروهای عبوری در جاده برای رفت‌وآمد خود استفاده می‌کنند. پلیس تعداد قربانیان این بخش از بزرگراه را ۱۶ نفر با میانگین سنی ۱۹ سال اعلام کرده است. هرچند سازمان‌های ساکنان بومی کانادا تعداد زنان گمشده و احتمالاً به‌قتل‌رسیده را چهل نفر تخمین زده‌اند. آن‌ها محدودهٔ وقوع این قتل‌ها را وسیع‌تر از آنچه که پلیس اعلام کرده است، می‌دانند. ۱۳ تن از قربانیان این قتل‌ها را دختران نوجوان تشکیل می‌دهند و در مجموع ده نفر نیز از بومیان کانادا بوده‌اند.

تابلوی نصب‌شده در بزرگاه ۱۶ که به دختران اخطار می‌دهد در «بزرگراه اشک‌ها» سوار خودروهای عبوری نشوند
تابلوی نصب‌شده در بزرگاه ۱۶ که به دختران اخطار می‌دهد در «بزرگراه اشک‌ها» سوار خودروهای عبوری نشوند

یک جنایتکار آمریکایی به‌نام بابی جک فاولر در سه مورد از این قتل‌ها به‌عنوان مظنون اصلی شناخته شده است. او در سال ۲۰۰۶ زمانی که برای ارتکاب جرایم دیگر در ایالات متحده دوران محکومیت خود را سپری می‌کرد، فوت کرد. یک ‌سال پس از مرگ وی، پلیس سواره‌‌نظام کانادا ارتباطی را بین دی‌ان‌ای او و قتل کولین مک‌میلان اعلام کرد، اما فناوری آن دوران شواهد محکم و کافی در اختیار پلیس قرار نمی‌داد. در سال ۲۰۱۲، به کمک فناوری‌های جدید، دی‌ان‌ای او مجدداً آزمایش و تأیید شد.

جک فاولر

علاوه بر قتل مک‌میلان در سال ۲۰۰۲ و دو دختر دیگر به‌نام‌های گیل ویز و پاملا دارلینگتون در سال ۱۹۷۳، مقامات به ارتکاب ۱۰ الی ۲۰ قتل دیگر توسط وی مشکوک‌اند. او در طول مدت این قتل‌ها، در بریتیش‌ کلمبیا مشغول به کار بود، اما بسیاری از قتل‌ها پس از دستگیری فاولر در سال ۱۹۹۵ رخ داده است. مقامات مظنون‌های دیگری نیز در نظر داشتند، اما شواهد کافی برای محکومیت این افراد را در اختیار نداشتند.

تا به امروز، فقط یک مورد از این قتل‌ها (لورن دان لزلی در سال ۲۰۱۰) با اعترافِ یک قاتل سریالی به‌نام کودی لگبوکوف در سال ۲۰۱۴ حل شده است. البته لگبوکوف در دادگاه به قتل سه زن مسن‌تر دیگر نیز محکوم شد که ارتباطی با پروندهٔ قتل‌های «بزرگراه اشک‌ها» نداشت. او هنگام ارتکاب قتل‌ها ۲۱ سال سن داشت. در همان سال به کمک فناوری آزمایش دی‌ان‌ای، متجاوز سریالی دیگری به‌نام گری تیلور هاندلن به دو فقره از قتل‌های «بزرگراه اشک‌ها» یعنی مونیکا جک و کارتین مری هربرتِ محکوم شد. پلیس اعلام کرد که پیش از آن نیز به هاندلن مشکوک بوده‌، اما شواهد کافی برای محکومیت وی در دست نداشته است. 

در سال ۲۰۰۹، پلیس عملیات جستجویی را برای پیداکردن بقایای جسد یکی از قربانیان به‌نام نیکول هوار جوان در املاک سابق شخصی به‌نام للاند وینسنت در یکی از روستاهای پرنس جرج آغاز کرد. وینسنت به اتهام قتل درجهٔ دوم برادرش در زندان به‌سر می‌‌بُرد و از اواخر سال ۲۰۱۶ به‌صورت مشروط آزاد شده است. پلیس سواره‌نظام سلطنتی کانادا این ملک را برای یافتن بقایای اجساد قربانیان جستجو کرد، با این‌حال هیچ اقدام دیگری در این زمینه صورت نگرفت. علی‌رغم آنکه فاولر و لگبوکوف به‌عنوان دو نفر از قاتلان «بزرگراه اشک‌ها» شناسایی شدند، محققان شک دارند که تمام پرونده‌های قربانیان این بزرگراه حل شوند. پلیس برای سایر پرونده‌ها تعدادی مظنون در اختیار دارد، اما هنوز مدارک کافی برای اثبات وجود ندارد.

قربانیان و ناپدیدشدگان «بزرگراه اشک‌ها»
قربانیان و ناپدیدشدگان «بزرگراه اشک‌ها»

در سال ۲۰۱۵، کمیسیونر اطلاعات و حفظ حریم خصوصی بریتیش کلمبیا، الیزابت دنهام، گزارشی ۶۵ صفحه‌ای منتشر کرد که نشان می‌داد مقامات دولتی بریتیش‌ کلمبیا اطلاعات ایمیل‌های مربوط به «بزرگراه اشک‌ها» را در سه مرحله از سیستم رایانه حذف کرده‌اند. حذف در سه مرحله به این صورت است که ابتدا ایمیل مذکور به پوشهٔ حذف‌شده‌ها در رایانه ارسال می‌شود، سپس از این پوشه نیز حذف می‌شود و در نهایت فایل پشتیبان‌گیری مربوط به آن حذف می‌شود تا امکان بازیابی از سیستم نیز از بین برود. دنهام اظهار کرد که دولت با حذف این ایمیل‌ها، قانون آزادی گردش اطلاعات و حفاظت از حریم خصوصی را نقض کرده است. دنهام اولین بار زمانی از این ماجرا مطلع شد که در ماه مهٔ ۲۰۱۵ ایمیلی از تیم دانکن، دستیار اجرایی سابق وزارت حمل‌‌ونقل، دریافت کرد. دانکن در این ایمیل مدعی شده بود که هنگام کار روی تقاضای گردش آزادانهٔ اطلاعات (FOI)، مافوق وی، جرج گریتس، به او دستور داده است تمامی فایل‌های مربوط به قتل‌های «بزرگراه اشک‌ها» را در سیستم جستجو کند و زمانی‌که فایل‌ها شناسایی شد، بار دیگر دستور داد تا همهٔ آن فایل‌ها به‌صورت سه‌مرحله‌ای حذف شوند. زمانی که دانکن در انجام دستور تردید می‌کند، گریتس صفحه‌کلید را برمی‌دارد و خودش این‌کار را انجام می‌دهد. یک سال پیش از این اتفاق، تیمی از طرف وزارت حمل‌ونقل از بزرگراه دیدن کردند و به‌منظور ایجاد راه‌کارهای ایمن جهت تردد زنان در این بزرگراه، ملاقات‌های متعددی با انجمن‌ها و مقامات بومی ترتیب دادند. پس از این دیدارها بود که FOI از تمامی پرونده‌های دولتی درخواست کرد اطلاعات مربوط به زنان مفقودشده در «بزرگراه اشک‌ها» را ارسال کنند. با وجودِ سفر دو ماهه و جلسات متعدد، مقامات دولتی بریتیش کلمبیا اعلام کردند هیچ پروندهٔ‌ دیگری مربوط به «بزرگراه اشک‌ها» ندارند. بنا به گزارش دنهام، این پرونده‌ها وجود خارجی داشته‌اند تا اینکه مقامات دولتی با تخلف از قوانین مربوط به گردش آزادانهٔ اطلاعات، آن‌ها را نابود کردند. دنهام در گزارش خود از پلیس سواره‌نظام سلطنتی کانادا درخواست کرد که موضوع حذف پرونده‌های دولتی را پیگیری نمایند. در نوامبر ۲۰۱۵، یک وکیل دادگستری در ونکوور به‌نام مارک جته، به‌عنوان مشاور حقوقی مستقل پلیس سواره‌نظام، برای تحقیق بیشتر در مورد حذف سه‌مرحله‌ای پرونده‌های دولتی و همچنین ارزیابی مستقل شواهد مأمور شد.

پلیس از سال ۲۰۰۵ پروژه‌ای به‌نام ایپانا را آغاز کرد که تمرکز آن بر قتل‌های حل‌نشدهٔ «بزرگراه اشک‌ها» طیِ ۳۷ سال گذشته بود. ایپانا سعی داشت کشف کند که آیا یک قاتل زنجیره‌ای مرتکب این قتل‌ها شده است یا اینکه چندین نفر مسئولیت قتل‌ها را بر عهده دارند. واحد پلیس در سال ۲۰۰۶ تحقیق روی ۹ پرونده را آغاز کرد که این تعداد در سال بعد به ۱۸ پرونده رسید. تمامی قربانیان زن بوده‌اند، سبکِ زندگی پرخطری داشته‌اند و مشاهده شده بود که از ماشین‌های عبوری برای جابه‌جایی استفاده می‌کرده‌اند و آخرین بار در یک مایلی بزرگراه ۱۶، ۹۷ و ۵ دیده شده‌ بودند. کاهش بودجهٔ پلیس در سال ۲۰۱۳ الی ۲۰۱۴ تأثیر منفی بر روند پیشروی تحقیقات مربوط به پروژهٔ ایپانا داشت که هنوز هم در دست تحقیق است. 

تعدادی از منتقدان، فقدان نتایج حاصل از این تحقیقات را نتیجهٔ نژاد‌پرستی در سیستم دولت می‌دانند. این موضوع در فیلم مستند جستجوی داون (Finding Dawn) محصول ۲۰۰۶ نیز توسط کریستین ولش بررسی شد که بخشی از فیلم مربوط به قربانی «بزرگراه اشک‌ها»، رامونا ویلسون، و مصاحبه با افراد خانواده و اهالی منطقه بود. واقعیتی که در این قتل‌ها معمولاً نادیده گرفته می‌شود، این است که بیش از نیمی از زنان ناپدیدشده از بومیان کانادا هستند.

پوستر مستند «بزرگراه اشک‌ها»

فعالان استدلال می‌کنند که پوشش رسانه‌ای برای این پرونده‌ها اندک بوده است و رسانه‌ها اهمیت کمتری برای زنان بومی قائل‌اند. همچنین با وجود آنکه مفقودشدن این زنان و قتل آن‌ها از سال ۱۹۶۹ آغاز شده بود، تا سال ۲۰۰۵ تحقیقات پروژهٔ ایپانا توسط پلیس سواره‌نظام شروع نشد. علاوه‌ بر این، موردی که بیش از سایر پرونده‌ها مورد توجه عموم قرار گرفت، مفقودشدن نیکول هوار سفید‌پوست در سال ۲۰۰۲ بود که توسط اعضای خانواده‌اش رسانه‌ای شد و برای اولین بار در روزنامه‌هایی همچون گلوب اند میل، ونکوور سان و مجلهٔ ادمونتون تحت پوشش خبری قرار گرفت. گلادیس رادک، فعال حقوق بومیان و از اعضای خانوادهٔ یکی از قربانیان پرونده به‌نام تامارا چیپمن، می‌گوید اگر این مورد رسانه‌ای نمی‌شد، پلیس نسبت به جنایات کنار جاده‌ای همچنان بی‌توجه باقی می‌ماند و رسانه‌ها نیز برای اطلاع‌رسانی به عموم تلاش چندانی نمی‌کردند.

فقر و فقدان وسایل نقلیهٔ عمومی باعث شده است تعداد زیادی از زنان بومی به سرنوشت ناپدیدشدن، به‌قتل‌رسیدن و تجاوز دچار شوند. بسیاری از این قربانیان پیش از مفقودشدن، در حال استفاده از ماشین‌های عبوری مشاهده شده‌‌اند. در مارس ۲۰۰۶، همایشی با حضور ۵۰۰ رئیس قبیلهٔ بومی از سراسر بریتیش کلمبیا و خانواده‌های قربانیان در مرکزی واقع در پرنس جرج تشکیل شد. بلافاصله پس از گردهمایی، در گزارشی از این دیدار ۳۳ توصیه برای بهبود وسایل حمل‌ونقل عمومی، منع افراد از استفاده از ماشین‌های عبوری و جلوگیری از خشونت علیه زنان تدوین شد. پیشنهادات دیگری نیز برای تهیهٔ یک خط اتوبوس در بزرگراه ۱۶، بهبود شرایط آموزشی، بهداشتی، خدمات اجتماعی و مراقبت‌های روان‌شناختی برای بومیان مطرح شد که توسط والی اوپال کمیسیونر تحقیقات پرونده نیز تأیید شد.

در نوامبر سال ۲۰۱۵، ادارهٔ بهداشت بومیان و وزارت حمل‌ونقل و زیرساخت‌های بریتیش کلمبیا گردهمایی‌ای برگزار کردند و در این دیدار بر حمل‌ونقل پزشکی و غیرپزشکی در این مناطق تمرکز شد. در نهایت، تد استون، وزیر حمل‌ونقل در سال ۲۰۱۶، اعلام کرد که در نتیجهٔ همکاری انجمن‌های محلی، یک سرویس اتوبوس در طول بزرگراه ۱۶ در دسترس عموم قرار خواهد گرفت که به‌لحاظ مالی مشترکاً توسط دولت بریتیش کلمبیا و دولت فدرال تأمین خواهد شد. سال بعد یک سرویس حمل‌ونقل کم‌هزینه بین دریاچهٔ برنز و پرنس جرج در محدوده‌ای ۴۰۰ کیلومتری به‌صورت یک روز در میان شروع به فعالیت کرد. در سی سال گذشته، ۵۰۰ زن بومی در کانادا قربانی یا ناپدید شده‌اند. در مستند کریستین ولش این واقعیت دردناک بیان شد. فیلم‌ها و سریال‌های دیگری نیز در این زمینه ساخته شده‌اند که جوایز متعددی نیز دریافت کرده‌اند.


منبع: ویکی‌پدیا

ارسال دیدگاه